بررسی روند تحقق تمدن سایبری/ اهمیت آیندهپژوهی و حرکت به سمت فناوریهای نوین
کلاس چهارم از دوره تربیت مدرسان مجمع مقام (مطالبهگران قوت و اقتدار فضای مجازی) با موضوع فناوریهای آیندهساز و هوش مصنوعی برگزار شد.
سجاد شریعتی مدیر مرکز تحقیقات و آیندهپژوهی سازمان فضای مجازی سراج، در نشستی که به همت مجمع مقام این سازمان برگزار شد، به تشریح تحقیقات و بررسیها پیرامون آیندهپژوهی پرداخت و گفت: من در ادامهی این گفتوگو، نسخه سیوچهارم از پژوهشی که انجام دادیم را خدمت شما ارائه خواهم داد. به واقع آیندهپژوهی و پژوهیدن تحولات آینده هیچوقت متوقف نمیشود و همواره یک روند ثابتی را داریم و مبتنی بر روندها، باید سیگنالها، تحولها، پدیدهها و پیامدهای جدید را مطالعه کنیم و مدام ساختارهای خود را بروز کنیم. از سال ۹۴ که آیندهپژوهی فضای مجازی را کار کردیم، تقریبا ۸۰ درصد پیشبینیهایمان در حدود زمانی که وعده داده بودیم، درست از آب درآمده است و آن ۲۰ درصد هم اشتباه در عامل داشتیم و نه در پدیده. گاهی ممکن است روند را بررسی کنیم و مثلا بگوییم روند هوش مصنوعی به فلان نقطه خواهد رسید و گاهی نیز عامل این روند را تحلیل میکنیم که عامل آن مثلا مهندسان شرکت الف هستند یا مهندسان شرکت ب.
وی افزود: مبتنی بر تحقیقات و مقالات ما پیشبینی میکردیم که تا سال ۲۰۲۰ اتفاق اساسی در هوش مصنوعی احتمالا توسط گوگل رقم میخورد اما دیدیم که اتفاقا هوش مصنوعی توسط OpenAI رقم خورد.
این کارشناس حوزه آیندهپژوهی مطرح کرد: آن چیزی که عرض خواهم کرد چارچوبهای کلانی از اتفاقات آینده را ارائه خواهد داد که این چارچوبها با یک اختلاف تقریبا مشخصی رقم خواهند خورد. این رقم خوردنها هم ستارهشناسی و این تیپ چیزها نیست؛ بلکه چارچوبهای مشخصی است. همانطور که به طور مشخص هر انسان در طول زندگی میتواند به طور شهودی بگوید که در پنجاه سال آینده انسانی وجود دارد و چارچوب حدودی اینکه او چه میپوشد و چه میخورد، مشخص است، آیندهپژوهی هم این موارد را در مسائل جزئیتر و سختتر برای شهود تبیین میکند و یک چشماندازی از آینده میدهد اما هیچگاه قطعیتی برای آن ارائه نمیکند. دقیقا به همین دلیل است که آیندهپژوهی روی سناریونویسی استوار است.
مدیر مرکز تحقیقات و آیندهپژوهی سازمان فضای مجازی سراج اظهار داشت: آیندهپژوهی سناریوهای مختلف آینده را میگوید و محتملترین آنها را مطرح میکند. این احتمال هم وجود دارد که همه چیز دگرگون شود اما میتوان یک کلیت نزدیک به حقیقت را متصور شد. این شهود میتواند توسط علم تقویت شود.
وی ادامه داد: این مسئله اساسی که چگونه میتوانیم فضای مجازی را به ماوای تمدنی اسلامی ایرانی تبدیل کنیم در این رویکرد مطرح میشود. این اتفاق مهمی است و باید با دقت نظر به آن نزدیک شد. در غیر این صورت، این بستر ما را با خود خواهد برد. به عنوان مثال اگر در سال ۸۶ کسی به این فکر میکرد که ما باید برویم و یک پیامرسان توسعه دهیم، دقیقا در زمانی که یاهو مسنجر مطرح شده بود، بعدها با بحرانهایی که به علت نبود یک پیامرسان بومی مطرح شد، مواجه نمیشدیم.
به عنوان مثال روسها در مواجهه با اینترنت به جای اینکه در سطح ابتدایی و در محیط سرفیس وب بازیگری کنند، دیپ وب را به عنوان فضایی که میتوانند فعال و کنشگر باشند انتخاب کردند. محیط دیپ وب ۹ برابر سرفیس وب فضا و داده دارد. حجم وسیعی از این فضا امروز در اختیار روسهاست. متاسفانه ما هیچوقت یک فعالیت کنشگر نداشتیم مگر ایدهی پروژهی شبکه ملی اطلاعات که اجرا نشد و در هیچ سطحی از جمله زیرساخت، خدمات، محتوا و کاربر اجرا نشد و اکنون نیز از زمان خود خارج شده است.
این کارشناس به نکتهای مهم در سخنان رهبر معظم انقلاب دربارهی فضای مجازی اشاره کرد و گفت: مسئلهی ما امروز در فناوری اطلاعات و فضای مجازی همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره داشتهاند، فهمیدن آن در نسبت به آینده است. بخشی از صحبتهای آقا که میخواهم روی آن تاکید کنم این است که سرعت تحولات خیلی بیشتر خواهد شد و هرچه جلوتر برویم این سرعت به نسبت قبل افزایش پیدا خواهد کرد. در نهایت به وضعیتی خواهیم رسید که به آن انفجار پارادایمی میگویند؛ یعنی تحولات دیگر رصدپذیر نیستند. در آینده فاصلهی بین تحولات به قدری زیاد خواهد شد که افراد نسبت به آنها بیتفاوت خواهند شد. مثلا ممکن است به جایی برسیم که صبح یک سطح از فناوری در اختیارمان باشد و عصر سطح پیشرفتهتری از آن در اختیارمان قرار گیرد.
وی یادآور شد: اگر کسی این سرعت را نفهمد و نتواند خود را با آن درگیر و تنظیم کند، در خواب غفلت باقی خواهد ماند و سیل او را از این فضا خواهد برد. این یک مسئلهای است که به فردیت افراد برمیگردد و به تحولی تمدنی منجر خواهد شد. در پروژه رهنگاشت و مسائل پیرامون آن صرفا روش آن را مطرح خواهم کرد که روشی متفاوت با دیگر روشهای مرسوم آیندهپژوهی است. آیندهپژوهی علم جوانی است و میتوان روشهای متفاوتی را در آن توسعه داد. روشی که ما در رهنگاشت توسعه دادیم علاوهبر روشهای جهانی که با آنها مطابق است، یک سری اضافاتی دارد که دیگر روشها ندارد.
این کارشناس حوزه آیندهپژوهی در ادامه گفت: در یک سمت سناریونویسی، نظر خبرگانی، روش دلفی و غیره داریم. ما یک کار جداگانه هم کردیم که بررسی گذشته است. ما یک بافت تاریخی آیندهپژوهانه داریم و آن را قابل رقابت با روشهای جهانی میدانیم. این پژوهش ناظر به گذشته، که در آن تکنولوژی را نسبت به تمدن در نظر میگیریم، آن وقت درک خواهیم کرد که یک تکنولوژی مانند تکنولوژی فضای مجازی میتواند تحولات تمدنی را که ما انتظار داریم شکل بدهد.
شریعتی توضیح داد: ما لایههایی از فضای مجازی داریم که در سال ۹۴ وقتی اولین نسخه از این پژوهش منتشر شد کسی از این لایهها باخبر نبود و ما یک کار بزرگمان این بود که بدانیم این لایهها چه هستند و آنها را تفکیک کنیم. این لایههای مختلف هرکدام جوانب و الزامات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند. در نهایت به سناریونویسی پرداختیم و به ۷ سناریوی مشخص رسیدیم و بین آنها به سناریوی محتمل رسیدیم. ما در نهایت به این رسیدیم که فضای مجازی مانند برق جدید است و ما که در دوران ظهور فضای مجازی هستیم همانند کسانی که در دوره ظهور برق بودند شاید نتوانیم به خوبی متوجه این تحولات شویم.
شریعتی توضیح داد: آیندهی فضای مجازی شاکله و چارچوبی دارد و در پنج دوره زمانی قابل بررسی است. آیندهپژوهی یک بازه مشخصی را پیشبینی میکند و نمیتوان به عنوان مثال صد سال آینده را با آن پیشبینی کرد. آیندهپژوهی میتواند آینده میان مدت را در حدود هفت تا هشت سال پیشبینی کند و تا بازه سی سال نیز میتواند تخمینهایی بزند. بیش از آن آیندهنگاری است.
وی در ادامه مطرح کرد: دوره زمانی اول، حال است. دوره زمانی دوم از ۲۰۲۳ شروع میشود و تا ۲۰۲۷ ادامه دارد. این دوره را جهش اول و اکوسیستم هوشمند میدانیم. دورهای که فضای مجازی در نسبت با هوشهای مصنوعی قرار میگیرد و هوشهای مصنوعی عاملیت جدی پیدا میکنند و ما دیگر در هیچ شبکه ارتباطی قرار نداریم و در شبکهی هوشمند حضور داریم. بعد از آن وارد دورهی انفجار پارادایمی میشویم که در آن تحولات فضای مجازی با سرعت بسیار بالایی رقم میخورد. فضای مجازی دیگر ارتباطاتی که تا الآن به شکل روزمره و مرسوم میشناختیم، آرام آرام از دست میدهیم.
این کارشناس حوزه آیندهپژوهی ابراز کرد: این انفجار پارادایمی یک هیاهو و طوفان است که معلوم نیست انتهای آن چیست. اگر کسی گفت که سی سال آینده یک سری هوشهای مصنوعی داریم که بر انسانها حاکمیت میکنند، درست نیست. نه به این معنا که اصل آن غلط باشد؛ بلکه پیشبینی آن غلط است. چون ما با یک تحول تمدنی طرف هستیم. اگر امروز هم کسی بگوید هوشهای مصنوعی میتواند جای انسان را بگیرند و بر انسانها حاکم شوند، آن فرد تحول پارادایمی را نفهمیده است و براساس منطق فعلی مناسبات انسانی به قضایا نگاه میکند.
مدیر مرکز تحقیقات و آیندهپژوهی سازمان فضای مجازی سراج بیان داشت: ما انسانهای مدرن متفاوتتر از انسانهای پیش از عصر مدرن فکر میکنیم. اصلیترین تفاوت هم این است که آن فرد نمیدانسته زمان دقیقا چیست. ما مبتنی بر چارچوبهای تمدنی دیگر نظامات سیاسی، دولت مدرن، حقوق و اقتصاد مدرن میسازیم که در نسبت جدی با تکنولوژی نیز هستند.
این کارشناس اظهار داشت: در نهایت به روند AI میرسیم. بحث در این مورد زیاد شده است و خیلی ادبیات درباره آن تولید شده است؛ در حالی که دربارهی دو روند دیگر این میزان ادبیات تولید نشده است. دو اتفاق در این زمینه رخ میدهد؛ اول اینکه میل دارد شبیه به انسان شود. غرب به دنبال این است که ماشینی بسازد که بتواند جای خدا را بگیرد و نه انسان. هوش مصنوعی ماشینی است که آرمان آن تبدیل شدن به خدای مصنوعی است و نه انسان مصنوعی. هوش مصنوعی در این راستا در حال تکامل است.
وی در پایان گفت: انسان هم میخواهد ماشینی شود. تقریبا همه دوست دارند که به جای حافظهی خود، از حافظهای استفاده کند که به راحتی بتواند به گذشته رجوع کند و محاسبات را به سادگی انجام دهد و غیره. در نهایت این موضوع به انسان بدون مرگ میرسد که همیشه آرمان انسان بوده است.
//=$link?>